دارالقرار

دارالقرار

دارالقرار خانه همیشگی

کلمات کلیدی
پیوندها

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

 .:: عکســــهـای معــــارفی تقوا ::.

                          

                               -= برای دیدن عکسها بر روی آنها کلیک کنید =-

                                                                                             

تقوا_10        تقوا_9        تقوا_8        تقوا_7        تقوا_6        تقوا_5        تقوا_4        تقوا_3        تقوا_2        تقوا_1

 

                        .::  اللـــهم عجـل لولیـک الفــــرج   ::.                           
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۱۸
یا مهدی ادرکنی

                           ولی

این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (ص) بیشتر از حضرت امیر (ع) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول اکرم (ص) بیش از همه عالم است؛ و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر (ع) از همه بیشتر است؛ لکن زیادی فضائل معنوی اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه ، صلوات ا... علیهم در تدارک و بسیج سپاه داشتند ، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است؛ منتها شخص معینی نیست روی عنوان " عالم عادل" است.

وقتی می گوییم ولایتی را که رسول اکرم (ص) و ائمه (صلوات ا... علیهم) داشتند ، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد؛ برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه (علیهم السلام) و رسول اکرم(صلوات ا... علیه) است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است؛ نه اینکه برای کسی شان و مقام غیر عادی بوجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، "ولایت" مورد بحث، یعنی حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است...

... مثلا یکی از اموری که فقیه متصدی ولایت آن است اجرای حدود است. آیا در اجرای حدود بین رسول اکرم(ص) و امام و فقیه امتیازی است؟ یا چون رتبه فقیه پائین تر است باید کمتر بزند؟...

«جمهوری اسلامی یعنی احکام اسلام، باید احکام، احکام اسلام باشد. این حرف‌هایی که می‌زنند که خیر اگر چنانچه ولایت فقیه درست بشود دیکتاتوری می‌شود این‌ها از باب این است که ولایت فقیه را نمی‌فهمند چیست؟ [می‌گویند] ولایت فقیه نباید بشود برای این‌که باید حکومت ملّت باشد. این‌ها ولایت‌فقیه را اطلاع بر آن ندارند ـ مسائل این حرف‌ها نیست ـ ولایت فقیه می‌خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد نه این‌که می‌خواهد دیکتاتوری کند. این‌ها از این می‌ترسند که مبادا جلو گرفته بشود، جلوی دزدی‌ها را می‌خواهد بگیرد. اگر رئیس‌جمهور با تصویب فقیه باشد با تصویب یک نفری که اسلام را بداند چیست، درد برای اسلام داشته باشد، اگر درست بشود نمی‌گذارد این رئیس‌جمهور یک کار خطا بکند و این‌ها این را نمی‌خواهند. این‌ها اگر یک رئیس‌جمهور غربی باشد همة اختیارات را دستش بدهند هیچ مضایقه‌ای ندارند و اشکالی نمی‌کنند؟ اما اگر یک فقیهی که یک عمری را برای اسلام خدمت کرده علاقه به اسلام دارد با آن شرایطی که اسلام قرار داده است که نمی‌تواند یک کلمه تخلف بکند [اشکال می‌کنند] اسلام دین قانون است. پیغمبر هم خلاف قانون نمی‌توانست بکند، نمی‌کرد هم، البته نمی‌توانست هم بکند. خدا به پیغمبر می‌گوید که اگر یک حرف خلاف بزنی رگ و تینت [رگ گردنت] را قطع می‌کنم. حکم قانون است. غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد – برای هیچ‌کس حکومت نیست نه فقیه و نه غیرفقیه – همه تحت قانون عمل می‌کنند مجری قانون هستند – همه، هم فقیه و هم غیر فقیه همه مجری قانون‌اند- فقیه ناظر بر این است که این‌ها اجرای قانون بکنند،‌خلاف نکنند،‌ نه این‌که خودش یک حکومتی بکند،‌ بلکه می‌خواهد نگذارد این حکومت‌هایی که اگر چند روز بر آن‌ها بگذرد بر‌می‌گردند به طاغوتی و دیکتاتوری، می‌خواهد نگذارد بشود...»

(صحیفه امام، ج10، ص353) 

امام خمینی (ره)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۱۹
یا مهدی ادرکنی